گام سه ـ مدلسازی سازه و مهاربند کمانش تاب
مدلسازی سازه مجهز به مهاربند کمانش تاب همانند مدلسازی سازه های متداول بوده و در تحلیل های خطی مهاربند کمانش تاب نیز با استفاده از المان Frame همانند مهاربندهای متداول مدل می شوند. توجه شود که المان های مهاربند کمانش تاب نیز باید همانند مهاربندهای متداول به صورت دو سر مفصلی (آزادسازی لنگر خمشی و پیچشی) مدل شود. همچنین بر اساس بند F4.2 استاندارد AISC 341-16، در این نوع مهاربند تنها برون محوری حداکثر برابر با ارتفاع تیر قابل قبول است.
گام چهار ـ اصلاح ضریب سختی تحلیلی مهاربند کمانش ناپذیر
در زمان مدلسازی مهاربند کمانش ناپذیر در نرم افزار ETABS، مساحت هسته جاری شونده در طولی مابین نقطه کار (محل تقاطع محور تیر با محور ستون) تا نقطه کار مدل می شود و سختی عضو مهاربندی با توجه به این طول محاسبه می شود. این در حالی است که طول بخش جاری شونده کمتر از مقدار مذکور و در نتیجه در واقعیت سختی عضو مهاربندی بیشتر از مقدار نرم افزاری است. در نتیجه جهت مدلسازی صحیح عضو مهاربند کمانش ناپذیر در نرم افزار ETABS، می بایست یک ضریب اصلاح سختی در مساحت هسته فولادی ـ فقط در زمان انجام تحلیل ها ـ اعمال شود (به عنوان یک فرض اولیه مناسب فرض کنید که ضریب اصلاح سختی، KF=1.35 است).
گام پنجم ـ طراحی سازه و تیپ بندی نمودن مقاطع، تیرها، ستون ها و مهاربندهای کمانش تاب
همان گونه که در ابتدا ذکر شد، طراحی سازه مجهز به مهاربند کمانش تاب نیز مانند دیگر سیستم های مقاوم لرزه ای از الگوریتم خاص خود و گام های پیاپی و گاهاً تکراری تبعیت می کند. این گام ها شامل موارد ذیل می شود:
گام ۵-۱: طراحی مهاربندهای کمانش تاب
مهاربند کمانش تاب تنها بر اساس ظرفیت جاری شدن هسته فولادی مهاربند تعیین می شود. عضو مهاربند کمانش تاب به عنوان یک عضو تغییرشکل کنترل باید وارد محدوده غیرارتجاعی شود. لذا موارد زیر در طراحی مهاربند کمانش تاب از اهمیت بالایی برخوردار است:
کنترل کرنش پلاستیک هسته مهاربند و تعیین ضرایب سخت شدگی کرنشی (ω)، اصلاح ظرفیت فشاری (β)، و ضریب اصلاح سختی تحلیل (KF). به عنوان یک فرض اولیه مناسب فرض کنید که ω=۱٫۶۰ و β=۱٫۱۰ است.
گام ۵-۲: طراحی تیرها و ستون ها
مطابق اصول طراحی ظرفیتی، در قاب های مهاربند کمانش تاب، عضو مهاربندی نقش فیوز را داشته و به عنوان ضعیف ترین عضو قاب طراحی می گردد تا هرچه سریعتر وارد رفتار غیرخطی شود. بقیه اعضای قاب (تیر و ستون) تحت تأثیر رفتار عضو مهاربندی بوده و باید برای حداکثر نیروی قابل تولید توسط مهاربند طراحی شوند. کنترل تیرها و ستون های دهانه مهاربندی برای نیروی نامتعادل حاصل از حداکثر نیروی فشاری، Cmax، و کششی، Tmax (Cmax=βωRyFyscAsc و Tmax=ωRyFyscAsc) نیز الزامی است.
گام پنجم تا جایی تکرار می شود که نتایج به همگرایی برسد.